نوشته شده توسط : مجید
به مناسبت فرارسيدن روز معلم‌
سخت ترين شغل دنيا
جام جم آنلاين: به عقيده بسياري از كارشناسان شايد آموزش خيلي سخت نباشد، اما آنچه كار معلمي را سخت و پرمشقت مي‌كند ايجاد فضاي آموزش و يافتن شيوه‌هاي مناسب براي جلب و جذب دانش‌آموزان است. بايد پذيرفت كه استعداد افراد با يكديگر فرق دارد و راه‌هاي يادگيري نيز متفاوت است. برخي دانش‌آموزان بسيار بااستعدادند و سريع ياد مي‌گيرند و برخي نياز به كار و تمرين بيشتري دارند. مهم اين است كه معلم چگونه در ذهن دانش‌آموز جاي بگيرد.
به همين دليل است كه افراد با وجود تحصيلات و آگاهي و سطح علمي بالا در موقع استخدام به كار به منظور تدريس مورد انتخاب و گزينش واقع مي‌شوند و با آنها مصاحبه مي‌شود.  قدرت كنترل و به دست‌گيري كلاس از هنر‌هاي معلمان است. تن و لحن صداي معلم موثر است. معلم بايد بداند چه مواقعي تن صداي خود را بالا و پايين ببرد تا توجه دانش‌آموزان را جلب كند. چنانچه دانش‌آموزان در كلاس احساس آرامش نكنند، زحمات معلمان گرامي به بار نخواهد نشست. نحوه رفتار  گفتار و حتي نگاه معلم در اين باره تاثير ويژه‌اي دارد. اگر جو اضطراب و تحكيم بر كلاس حاكم باشد يا در مقابل هيچ كنترلي نباشد و كلاس خسته‌كننده شود، دچار هرج و مرج شده و در نهايت به عدم توجه به مطالب ارائه شده مي‌انجامد.

مي‌توان دانش‌آموزان نافرمان و بازيگوش را با دادن مسووليت‌هاي گوناگون نظير كنترل تكاليف، حضور و غياب، توزيع و جمع‌آوري برگه‌هاي امتحاني و ارتباط با دفتر مدرسه تحت كنترل درآورد.

 توجه معلم به دانش‌آموزان تاثير قابل ملاحظه‌اي بر آنها دارد. حتي يك نگاه يا تشويق زباني ساده يا انتقاد در خلوت و به دور از مطرح شدن در جمع دانش‌آموزان بسيار مي‌تواند موثر واقع شود. توجه معلم به مسائل و ويژگي‌هاي فردي دانش‌آموزان نيز از جمله مواردي است كه آنها را تشويق به حضور موثرتر در كلاس درس مي‌كند. نحوه برخورد معلم با دانش‌آموز خجالتي و بي‌پروا متفاوت است و نحوه تشويق و تنبيه‌ها نيز گوناگون اعمال مي‌شود و اين كار غير از معلم، از كسي برنمي‌آيد.

 

نظم دانش‌آموزان فضا را مناسب‌تر مي‌كند

حتما برايتان اتفاق افتاده كه وقتي از نزديكي كلاس‌هايي عبور مي‌كنيد كه پر از سر و صداست، با خود مي‌گوييد افراد در چنين كلاس‌هايي چگونه مي‌توانند چيزي ياد بگيرند يا خدا عجب صبري به معلم آنها داده است.

در عوض وقتي كلاس منظم و آرامي را مي‌بينيد كه دانش‌آموز و معلم هريك بخوبي مشغول انجام وظايف محوله هستند ترجيح مي‌دهيد بايستيد و از محيط بهره‌مند شويد. برقراري موثر نظم در كلاس درس بخش الزامي در روند آموزش و تحصيل است.

در صورتي كه بي‌نظمي بر كلاس درس حكمفرما باشد، معلم و دانش‌آموز هر 2 آسيب مي‌بينند. معلم قادر به تمركز كافي بر آگاهي‌ها و اندوخته‌ها نخواهد بود و از آنجا كه آرامش لازم را ندارد قادر به انتقال مفاهيم به دانش‌آموزان هم نيست. از طرفي با دانش‌آموزان نيز نمي‌تواند رابطه‌اي دوجانبه ايجاد كند و زماني كه شنونده خوبي نباشد، مطالب از هماهنگي و پيوستگي لازم خارج مي‌شوند.

دانش‌آموز نيز كنترلي بر رفتار و اعمال خود ندارد و نمي‌‌تواند به درس و مطالب ارائه شده توجه كند، پس با نوعي حالت گيجي روبه‌رو شده و زماني كه مفاهيم اصلي درس را نياموزد، نمي‌تواند تكاليف خود را به نحو احسن انجام دهد. از اين‌رو عصبي و مضطرب مي‌شود و آرامش فكري لازم براي كارايي بعدي بهتر را نيز از دست مي‌دهد.

اما براستي مسووليت اين برقراري و ايجاد نظم با چه كسي است. آيا معلم به تنهايي قادر است يا وقت كافي دارد تا به حدود 20 الي 30 نفر يا بيشتر در كلاس درس انضباط دهد؟

برخي از والدين تصور مي‌كنند فرزندانشان تا پيش از رسيدن به سن مدرسه بايد آزاد و راحت هر كاري مي‌خواهند انجام دهند و وقتي به مدرسه بروند معلم آموزش‌هاي لازم را به آنها مي‌دهد، در صورتي كه اين طور نيست. بايد زمينه اين كار پيش از مدرسه آماده شود تا آموزش‌هاي معلم بازده عملي و كاربردي مناسبي داشته باشد. والدين گرامي بايد به فرزندان خود آداب اجتماعي را ياد بدهند تا فرزندان نيز مسووليت رفتار و كردار خود را بپذيرند و پاسخگوي آن باشند.

ممكن است اين سوال پيش آيد كه آيا برقراري نظم به پيشرفت روند آموزشي كمك مي‌كند يا خير؟ پاسخ مثبت است. وقتي دانش‌آموزان متعهد به وظايف خود باشند و بدانند چه توقع و انتظاري از آنها مي‌رود، بهتر قوانين را رعايت مي‌كنند و فضاي آرامش بر كلاس حكمفرما مي‌شود. معلم نيز با حضور ذهن بهتر كار مي‌كند و افراد در فضاي كلاس تجربه زندگي اجتماعي واقعي را كرده و از آن لذت مي‌برند.


و اما آنچه معلمان گرامي در كلاس انجام مي‌دهند، به دنبال خودداري از برخي مسائل يا انجام برخي ديگر انجام مي‌شود و موجب تقويت و دوام نظم مي‌گردد.

البته در هر كلاسي صرف‌نظر از مهارت و آگاهي معلم برخي مشكلات ناشي از بي‌نظمي ايجاد مي‌شود، اما معلم با تدبير خود مي‌تواند شدت و تكرار آنها را كاهش دهد.

هنر معلم فقط در آموزش نيست‌

كلاس درس واژه‌اي است كه ابتدا همه را به ياد آموزش مي‌اندازد، اما فقط يكي از هنرهاي معلمان آموزش است. به عقيده بسياري از كارشناسان شايد آموزش خيلي سخت نباشد، اما آنچه كار معلمي را سخت و پرمشقت مي‌كند ايجاد فضاي آموزش و يافتن شيوه‌هاي مناسب براي جلب و جذب دانش‌آموزان است.

معلمان هميشه تمام تلاش خود را به منظور موفقيت هر چه بيشتر دانش‌آموزان انجام مي‌دهند. با اين حال همه دانش‌آموزان موفق نيستند. بايد پذيرفت كه استعداد افراد با يكديگر فرق دارد و راههاي يادگيري نيز متفاوت است. برخي دانش‌آموزان بسيار بااستعدادند و سريع ياد مي‌گيرند و برخي نياز به كار و تمرين بيشتري دارند.

معلمان با استرس‌هاي گوناگوني مواجه هستند

كار معلمي تنها يك شغل نيست زيرا با فكر و ذهن و روح افراد ارتباط دارد. معلم بايد مسائل و مشكلات عاطفي، خانوادگي، مالي و شغلي خود را در لايه‌هاي زيرين وجودش گذاشته و وقتي وارد كلاس مي‌شود ظاهر او به گونه‌اي باشد كه گويي همه چيز عالي است. بديهي است كه اين كار از عهده هر صاحب علم و تجربه‌اي برنمي‌آيد.
تحقيقات نشان داده معلمان مقطع دبستان و پيش‌دبستاني تحت‌تاثير سن و سال بچه‌ها و ساعات طولاني و پركار تحت استرس بيشتري قرار دارند.

محققان دانشگاه ييل اعلام كرده‌اند كه شرايط خاص كلاس در مقاطع دبستان و پيش‌دبستاني و نياز به توجهات همه‌جانبه معلم اعم از علمي و مهارتي و محبتي فشار روحي بيشتري بر معلمان وارد مي‌كند.

معلماني كه در مقاطع دبستان و پيش‌دبستاني مشغول كار هستند در حدود 14 درصد استرس دارند، در صورتي كه معلمان در مقطع دبيرستان در حدود 9 درصد استرس دارند. البته بخشي از اين استرس نيز مي‌تواند مربوط به ساعات كار و روزهاي كاري معلمان باشد، زيرا در دبيرستان معلمان هر روز و تمام ساعات نبايد سر كار باشند و همين مساله زمينه‌ساز آرامش و استراحت بيشتر براي آنها است. تعداد دانش‌آموزان نيز در استرس معلمان تاثير دارد. به عبارت ديگر عموما در مقطع ابتدايي تعداد دانش‌آموزان در هر كلاس به مراتب بيشتر از مقاطع ديگر است و همين تعداد زياد دانش‌آموزان مشكلاتي را در برقراري نظم و آموزش متمركز معلمان ايجاد مي‌كند.همچنين دانش‌آموزان در اين مقطع تا حدي وابسته به والدين هستند و رفتارهاي استقلال‌طلبانه آنها در حال شكل‌گيري است و همين موضوع نيازمند توجه و انرژي بيشتر معلمان است.

بررسي‌ها نشان داده معلماني كه حدود 12 تا 15 دانش‌آموز در هر كلاس دارند، نسبت به گروهي كه بالاي 18 تا 20 دانش‌آموز دارند تحت استرس بيشتري هستند. چنانچه معلمان در سطوح بالاتر از دبستان كار كنند، اما تعداد كلاس‌هايي كه بايد در هر روز داشته باشند زياد و پشت‌سر هم باشد نيز ميزان قابل توجهي بر استرس آنها مي‌افزايد.

كنترل كلاس‌

اما آنچه ميان تمام دانش‌آموزان در تمام سطوح مشترك است نياز به انگيزه و علاقه به محيط كلاس است. اين مساله بسيار مهم است كه معلم چگونه در ذهن دانش‌آموز جاي بگيرد.

به همين دليل است كه افراد با وجود تحصيلات و آگاهي و سطح علمي بالا در موقع استخدام به كار به منظور تدريس مورد انتخاب و گزينش واقع مي‌شوند و با آنها مصاحبه مي‌شود. اكثرا اين مصاحبه‌ها نيز توسط افراد مجرب انجام مي‌پذيرد تا مشخص شود كه به قول معروف خون معلمي در رگ‌هاي اين فرد هست يا خير.

قدرت كنترل و به‌دست‌گيري كلاس از هنر‌هاي معلمان است. تن و لحن صداي معلم موثر است. اين كه معلم بداند چه مواقعي تن صداي خود را بالا و پايين ببرد تا توجه دانش‌آموزان را جلب كند، اهميت قابل ملاحظه‌اي دارد.
بسياري از كارشناسان تحصيلي عقيده دارند اگر معلمي تا 4 جلسه اول توانست كلاس را كنترل كرده و در دست بگيرد تا آخر سال كلاس را در دست دارد و در غير اين صورت اختيار كلاس از دست او در رفته و دانش‌آموزان نسبت به وي و درسي كه مي‌آموزد احساس تعهد نخواهند كرد.

برقراري ارتباط با دانش‌آموزان‌

از نكات بسيار مهم در ايجاد محيط آموزش آرامش دانش‌آموزان است. اگر دانش‌آموزان در كلاس احساس آرامش نكنند، زحمات معلمان گرامي به بار نخواهد نشست. نحوه رفتار، گفتار و حتي نگاه معلم در اين باره تاثير ويژه‌اي دارد. اگر جو اضطراب و تحكيم بر كلاس حاكم باشد يا در مقابل هيچ كنترلي نباشد و كلاس خسته‌كننده شود دچار هرج و مرج شده و در نهايت به عدم توجه به مطالب ارائه شده مي‌انجامد.

 يكي از مسائل قابل ذكر در هنر معلمان سهيم كردن تمام دانش‌آموزان در كلاس و فعاليت‌هاي آموزشي است. در اين ميان حتي مي‌توان دانش‌آموزان نافرمان و بازيگوش را با دادن مسووليت‌هاي گوناگون نظير كنترل تكاليف، حضور و غياب، توزيع و جمع‌آوري برگه‌هاي امتحاني و ارتباط با دفتر مدرسه تحت كنترل درآورد.

 توجه معلم به دانش‌آموزان تاثير قابل ملاحظه‌اي بر آنها دارد. حتي يك نگاه يا تشويق زباني ساده يا انتقاد در خلوت و به دور از مطرح شدن در جمع دانش‌آموزان بسيار مي‌تواند موثر واقع شود.

گاهي اوقات معلم سوالي مي‌پرسد كه چند تن از دانش‌آموزان داوطلبانه پاسخ مي‌دهند. در اين ميان احتمالا چندين پاسخ اشتباه است، اما راه مناسب در برخورد اين است كه معلم تمام پاسخ‌ها را بشنود و با شنيدن پاسخ اشتباه آن را نفي نكند. پس از اتمام پاسخ درست را با تشويق دانش‌آموز مورد نظر بيان كند.

به اين ترتيب دانش‌آموزان انگيزه لازم براي شركت در مباحث كلاس و فكر كردن به منظور يافتن راه‌حل‌ها و پاسخ‌هاي مناسب را از دست نمي‌دهند و همواره رقابتي سالم در پيشرفت خواهند داشت.

 از طرف ديگر نحوه صحبت معلم با وجود اين كه الگوي دانش‌آموزان است، اما بهتر است در حد سن و سال و شرايط دانش‌آموزان باشد.

براي مثال بهتر است معلمان گرامي در مثال‌هايشان از مواردي قابل لمس براي شاگردانشان استفاده كنند كه مورد توجه و علاقه آنها نيز باشد و توجه آنها را به مساله افزايش دهد.  به عنوان نمونه در ميان دانش‌آموزان پسر دبستاني كه فوتبال و مسابقه و رقابت جايگاه ويژه‌اي دارد، مي‌توان براي مرور درس‌ها در انتهاي وقت كلاس گروه‌بندي كرد و گروه‌ها را با عنوان تيم‌هاي گوناگون ورزشي ناميد. سپس سوال‌ها را از تيم‌ها پرسيد. در اين صورت دانش‌آموزاني كه در هر تيم حضور دارند، به منظور بالا رفتن رتبه تيمشان سعي بيشتري در پاسخ دادن خواهند كرد و بتدريج از قبل با مطالعه بيشتر خود را آماده‌تر مي‌كنند.

 توجه معلم به مسائل و ويژگي‌هاي فردي دانش‌آموزان نيز ازجمله مواردي است كه آنها را تشويق به حضور موثرتر در كلاس درس مي‌كند. نحوه برخورد معلم با دانش‌آموز خجالتي و بي‌پروا متفاوت است و نحوه تشويق و تنبيه‌ها نيز گوناگون اعمال مي‌شود و اين خود ازجمله هنر‌هاي معلمان سختكوش و گرامي است.  يكي از بهترين كارهايي كه يك معلم مي‌تواند انجام دهد اين است كه شاگردانش را باور كند و آنها را دست‌كم نگيرد.

اگر به هر يك از شاگردان با توجه به علايق‌شان موضوعي براي تحقيق داده شود تا به بررسي و مطالعه آن بپردازند، كلاس شاداب و سرزنده خواهد بود. براي مثال اگر هريك از دانش‌آموزان مدتي وقت داشته باشد تا سر فرصت به تحقيق درباره حيوان مورد علاقه خود بپردازد و آن را از جهت زيستگاه، نوع خوراك، وسيله دفاع،‌ زمان توليدمثل و موارد ديگر مورد بررسي قرار دهد و موضوع هر نفر هم با ديگري فرق داشته باشد، نتيجه بهتر دارد و ماندگاري آن در ذهن طولاني‌تر است.

وقتي بچه‌ها از چيزي هيجان‌زده هستند، بهترين وقت صحبت و آموزش به آنهاست. حتي اگر موضوع تولد يك كودك ديگر در خانواده باشد مي‌توان در اين زمان هيجان مسائل بسياري ازجمله كمك به همنوع، محبت به خانواده و نحوه رفتار در تعامل‌ها را آموزش داد.

تمامي اينها به همراه بسياري از مسائل حاشيه‌اي و رفتار با دانش‌آموزاني از خانواده‌ها و شخصيت‌هاي متفاوت، موجب متمايز كردن شغل معلمي با ساير مشاغل است و همين جاست كه ارزش معلم مشخص مي‌شود.





:: بازدید از این مطلب : 71
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 20 فروردين 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: